موضوع این کتاب چیزى بود که من نصف عمرم را در جستجوى آن سپرى کرده بودم: اسرار تندرستى. سال 1951 بود که براى اولینبار واندمیکر را در درمانگاه ملاقات کردم. آن زمان او هم مثل من از روش تغذیه دکتر وائرلند پیروى میکرد (ماکروبیوتیک) و مدت زیادى نیز تابع آن بود؛ اما سپس دریافت که شیوه تغذیهاش کاملاً صحیح نیست. روش وائرلند بیشتر شامل دانههاى پخته و محصولات لبنى بود که اینها هم غذایى طبیعى براى انسان نیستند. درعوض، در روش تغذیه گیاهخوارى که از خوردن شیر و مشتقات آن پرهیز میکنند، بهبود بیماریها بهمراتب چشمگیرتر بوده است. آن روش بههرحال یک قدم جلوتر بود، اما هرگز نمیتوانست بیماریهاى خطرناک انسان را مداوا کند.