این کتاب از مجموعه درسگفتارهای هایدگر است با محوریت بررسی ارتباط منطق و فلسفه (متافیزیک) با توجه به نظریات لایبنیتس، فیلسوف هلندی و عقل گرای قرن هجدهم.
کتاب پیش رو متنی تخصصی در فلسفهی علم است که بیش از هر چیز با دو موضوع «استقرا» و «قوانین طبیعت» گره خورده است. گرچه علم روشی یگانه ندارد، پیشرفت میکند و با آن میتوانیم به شناخت دست یابیم
زمانی که لوی استروس در دههی ۱۹۳۰ و پس از تحصیل در رشتهی فلسفه، برای مأموریتی اداری عازم ایالات متحد آمریکا شد و سپس بهدلیل شروع جنگ تا پایان آن در همان کشور باقی ماند، هیچکس (و پیش از همه خود او) تصور نمیکرد که او انقلابی عظیم در علوم اجتماعی و بهویژه در انسانشناسی به پا کند.
نظام فلسفی اسپینوزا، مانند نظامهای فلسفی بودا، دائو، رواقیان و اگزیستانسیالیستها، از معدود فلسفههایی است که از آنها میتوان نوعی از رواندرمانگری استنتاج و استخراج کرد.
هنری دیوید ثورو فیلسوف تعالی گرای آمریکایی ، کسی که دوسال از زندگی خود را در کلبه ای که خود ساخته بود ، در کنار دریاچه والدن ماساچوست به تنهایی زندگی کرد.