آری براستی.... که به زیبای بزرگان پارسی از هجران و وصال، شعرهای بسیار سرودهاند از چشم و لب یار لیک هنگامهی رنج در صنوبر غم هجرانش جدایی از چشم و لب یار نیست بلکه جدایی مردمان از یکدیگرند و هر شهر تاریخی که پارهای از تن این مادر بزرگ ایران است به ناحق جدا شده جای زخمی ست عمیق از تبر دژخیمان این سرزمین بر جان این درخت کهنسال...
کتاب تاریخ خنده کوششی تأملبرانگیز در واکاوی پدیدۀ خنده، نه بهعنوان واکنشی سطحی و موقتی، بلکه بهعنوان رفتاری ریشهدار در تاریخ، فرهنگ، دین و روان انسان است.
وداع نمیکنم قصه به دوش کشیدن بار سنگین تاریخ است. روایت کسانی که زخمها را زندگی میکنند و در میان برف و سکوت به دنبال راهی برای ادامه دادن میگردند....
کودکی روایتی شاعرانه و رمانگونه از دوران کودکی ژاک پرور است. ژاکِ کودک در این کتاب تحولى را از سر خواهد گذراند. این تحول آموختنِ «بىاعتنایى» است....
کتاب "شعر زمان ما (23)"، اختصاص دارد به خسرو گلسرخی (شاعر، نقاد، مبارز، پرفورمر؛ و باز شاعر) و نویسندهای که با ایثار خویش در برابر نظام سلطه، ایدهای نو را به تاریخ ادبیات فارسی افزود...
با خود زمزمه میکنی: «انگار باران میآید؛ اگر واقعا باران ببارد، چه کار میکنیم؟» چشمانت را باز میکنی تا فقط شکاف باریک نوری وارد شود و به درختان چنار جلوی دفتر استانداری نگاه کنی.