بیست و پنج سال پیش از برام استوکر، ایرلندی دیگری به نام جوزف شریدان لو فانو داستان بلندی می نویسد که الهامبخش دراکولا و دیگر آثار خون آشامی قرن بیستم می شود...
ماجرا از اینجا شروع شد که یکی از دوستانم به نام مایلز اسپری تصمیم گرفت برود سراغِ زنده کردن از دسترفتهها و گور دوست دخترش بِتانی بالدوین را بکند که کمتر از یک سال از مرگش میگذشت.
چارلز دیکنز در مجموعۀ داستانهای ارواح قدرت جادویی قلمش در ترسیم فضاهای تاریک و ترسناک را به کار میگیرد تا از تخیلات سویۀ بازیگوش ذهنش کابوسی زنده و باورکردنی برای مخاطب بسازد: صندلی کهنهای که از رازهایی سرنوشتساز خبر دارد؛ دوستی نویافته در مهمانی خلوتی در خانهای قدیمی که فردا صبح درمییابی هیچکس جز تو او را ندیده است.