کتاب "کلاغ سرخ" علاوه بر برانگیختن حس ترس در مخاطب، احساسات او را نیز برمیانگیزد. نثر کتاب روان و پر از نوآوری است. هر فصل از کتاب به گونهای به اتمام میرسد که مخاطب کنجکاو میشود خواندن را ادامه دهد. پایان کتاب نیز بسیار گیراست و خبر از ادامهی داستانی پُرماجرا و ترسناک میدهد.
در کتاب "باغ استخوان" میبینیم که ایرل همیشه تلاش میکند تا رضایت خانم وسپر را جلب کند. با این حال او هیچوقت از ایرل راضی نیست. ایرل اشتباه نابخشودنیای میکند و یکی از موجودات هولناکی را که خانم وسپر خلق کرده نابود میکند...
کتاب "باغبان شب"، دربارهی دو کودک ایرلندی تنهاست که برای کار به خانهای ترسناک و قدیمی در انگلیس سفر میکنند. اما این خانه و ساکنانش عادی به نظر نمیرسند...
همه از قضیهی تیمارستان گریلاک خبر دارند. این تیمارستان قرار بود محل نگهداری و درمان کودکان و نوجوانان روانی باشد؛ اما اوضاع اینطور پیش نرفت. پس از مرگ مرموز چند بیمار کمسنوسال، بیمارستان تعطیل شد و ساختمان متروک ماندهاش در دل جنگل پوسید...