از قضا یک هفته بعد چیگان درخواست طلاق داد. کی فکر میکرد این حیف نان بتواند چنین اقدامی بکند؟ لابد پدر و مادرش این برنامه را ریختند و با استفاده از نفوذی که داشتند دادگاه او را جلو انداختند. بدون تأخیر و معطلی حکم طلاق صادر شد. جنلی آنقدرها دلواپس از دست دادن شوهرش نبود و بیشتر جوش میزد سرپرستی دخترش را بگیرد. قاضی گفت ولی بیصلاحیتی است و اعلام کرد: «با عنایت به عواقب سوء نسبت به حضانت و تامین سلامت روحی و جسمی طفل، دادگاه دادخواست شما را وارد تشخیص نمیدهد.»