از قضا یک هفته بعد چیگان درخواست طلاق داد. کی فکر میکرد این حیف نان بتواند چنین اقدامی بکند؟ لابد پدر و مادرش این برنامه را ریختند و با استفاده از نفوذی که داشتند دادگاه او را جلو انداختند...
عمویم راستهی کتاب فروشان نیویورک را نمیشناخت، پانزده سال گذشته در شیکاگو زندگی میکرد، اما فکر میکرد اگر به خیابان چهل و دوم و ششم برویم شاید چیزی گیر بیاوریم...
یک معاون سابق سیا، پشت صحنه ای از جامعه اطلاعاتی آمریکا، جنگ مخفیانه دولت ریگان علیه ساندینیست ها، عملیات مخفیانه او و نبرد با تروریسم جهان را در کتاب بحث برانگیز «زندگی من در سیا» ارائه می دهد.