جایی فراتر از محدودیت های کائنات کتابخانه ای با بینهایت کتاب وجود دارد که هر کدام داستان واقعی متفاوت از یک زندگی را روایت می کنند، کتابخانه ی نیمه شب داستان شگفت انگیزی است که بهتر شدن روحیه تان را تضمین می کند.
تنها باید چشمانمان را ببندیم و طعم نوشیدنی مقابلمان را بچشیم و به نوایی گوش کنیم که در حال پخش است. ما به همان میزان کامل و زنده هستیم که در هر زندگی دیگری می توانستیم باشیم.
نورا احساس میکند بیمصرف و بیفایده است.حالش اصلا خوب نیست ؛ اما خبر ندارد که میان مرگ و زندگی کتابخانهای است و در آن کتابخانه بینهایت کتاب هست و هر کتاب یک زندگی است.