نورا شوکه بود. اما دلیل شوکهبودن او کمی با دلیل شوکی که بقیه محققان حاضر در آن قایق کوچک پارویی فکر میکردند، فرق داشت. شوک او ناشی از این نبود که نزدیک بود بمیرد. بلکه شوک حاصل از فهمیدن این موضوع بود که واقعا میخواست زنده بماند.
جایی فراتر از محدودیت های کائنات کتابخانه ای با بینهایت کتاب وجود دارد که هر کدام داستان واقعی متفاوت از یک زندگی را روایت می کنند، کتابخانه ی نیمه شب داستان شگفت انگیزی است که بهتر شدن روحیه تان را تضمین می کند.
تنها باید چشمانمان را ببندیم و طعم نوشیدنی مقابلمان را بچشیم و به نوایی گوش کنیم که در حال پخش است. ما به همان میزان کامل و زنده هستیم که در هر زندگی دیگری می توانستیم باشیم.