در میان مرگ و زندگی کتابخانهای وجود دارد و در داخل آن کتابخانه قفسهها تا بیکران ادامه دارند. هر کتاب شانس امتحان زندگی دیگری را که میتوانستی داشته باشی به تو میدهد.
دهانش آنقدر خشک بود که حس میکرد گونههایش از داخل روی دندانهایش کشیده میشوند. از عمق سینه سرفهای محکم کرد و احساس کرد از نظر بدنی فاصله بسیاری با ورزشکاری المپیکی دارد. انگشتانش بوی توتون میدادند.
نورا احساس میکند بیمصرف و بیفایده است.حالش اصلا خوب نیست ؛ اما خبر ندارد که میان مرگ و زندگی کتابخانهای است و در آن کتابخانه بینهایت کتاب هست و هر کتاب یک زندگی است.
"دلایلی برای زنده ماندن" به دلیل صداقت و سادگی نوشتار، ارتباط عمیقی با خوانندگان برقرار میکند. این کتاب برای کسانی که با مشکلات روحی دست و پنجه نرم میکنند یا میخواهند دیگران را درک کنند، بسیار الهام بخش است.