این کتاب با ترکیبی از طنز، احساسات و شخصیتهای بهیادماندنی داستانی سرگرمکننده و تأملبرانگیز را ارائه میدهد و خواننده را در دنیایی پر از شوخیهای ظریف و اتفاقات غیرقابلپیشبینی غرق میکند.
گیرنده: شناخته نشد، داستان دوستی و خیانت و انتقام است. حکایت عشقها و دوستیهایی که اسیر بازی زمانه و زمامداران میشوند تا جایی که به قتل و انتقام میانجامند.
رمانِ کوتاهِ «یک میلیارد سال پیش از پایان جهان» اثریست متمایز از دو برادر نویسنده، آرکادی و باریس استروگاتسکی، که در آن علم، فلسفه و تخیل با نثری دقیق و خالی از پیرایه در هم تنیدهاند.
تئاتر تنها تصویر زندگی نیست، بلکه میتواند زندگی را زندگیتر کند، فشرده و گویاتر به نمایش بگذارد. به تدریج دریافتم؛ میتوانی آنچه از آرزوها که در واقعیت انجام نیافته را در خیال خلق کنی، از صافی وجود خود عبور دهی، به باور بنشانی ، و بر صحنه به نمایش بگذاری. آنگاه که دانستم بر روی چهار تکه الوار با ساده ترین ابزار و انسانی ایستاده در لکةی نور میتوانی دنیائی بسازی لبریز از مفاهیم پر رمز و راز ، آنگاه که دانستم تئاتر به معنای درست کلمه میتواند قدرتی باشد به حیرت انگیزی کائنات و بیپایان مثل کائنات ... پس واقعاً تئاتری شدم، و این صحنه خانهی من شد.
نمایشنامهی مضحکهنامهی دُنکیشوت لامانچایی را خوانش یا «بازخوانی» نام نهادهایم، ازآنروی که این نمایشنامه اقتباس صِرف از رمان جاودان «سروانتس» نیست...