«هوربینِک هیچ بود، فرزند مرگ، زادهی آوشویتس. حدوداً سهساله به نظر میرسید، هیچکس چیزی دربارهاش نمیدانست و حرف زدن بلد نبود. اما چشمهایش، فرونشسته در آن صورت استخوانی مثلثشکل، از نور حیات میدرخشیدند و سرشار از تمنا، ادعای وجود، و همت بودند، همت رها شدن از قفس بیزبانیاش... هوربینک که چهبسا در آوشویتس به دنیا آمده بود و به عمرش درختی ندیده بود؛ هوربینک که برای ورود به دنیای انسانها، دنیایی که بیرحمانه از آن کنار گذاشته شده بود، مثل یک مرد تا آخرین نفس جنگید؛ هوربینک روز اول مارس ۱۹۴۵ از دنیا رفت، آزاد اما نجاتنیافته، بیآنکه هیچ اثری از او بر جای بماند.»
آتشبس، اثر درخشان پریمو لِوی، سفری عمیق و تأثیرگذار به دنیای پس از جنگ است؛ داستان بازگشت به زندگی پس از تجربهای که جهان انسان را بهکلی دگرگون کرده است. لوی، با نگاهی انسانی و پر از جزئیات، روایتی از امید، رنج و تلاش برای بازسازی هویت فردی و جمعی در دوران بازگشت به خانه را به تصویر میکشد. این کتاب، با نثری روان و احساسی، مخاطب را به تأمل دربارهی معنای زندگی و انسانیت فرامیخواند.