راوی بی نام و نشان رمان از طریق یک سری گفت و گوهای پرتنش، داستان گذشته و حال یکی از جذاب ترین شخصیت های هاینریش بل، زنی مرموز به اسم لنی فایفر را تعریف می کند که در جنگ، همسرش را از دست داده است و با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می کند. برای شرح زندگی نامه لنی که شخصيت اصلی داستان است ابتدا از زمان حال و از 48 سالگی لنی آغاز می کندو پس از شرح بسياری از خصوصيات او در اين سن به گذشته می رود وسيری بلند در گذشته و خاطرات دور زندگی او دارد. رمان سیمای زنی در میان جمع، تصویری خلاقانه و طعنه آمیز از اثرات دوران نازی بر گروهی از مردم عادی، به مخاطب ارائه می کند. نویسنده ی این اثر با درهم آمیختن داستان های شخصیت هایی متنوع و گوناگون، به کاوشی در راه های اغلب عجیب و همیشه انسانی افرادی دست می زند که در تلاش اند تا در دنیایی آکنده از دیوانگی های سیاسی، پوچی و زوال به زندگی خود ادامه دهند. در کانون رمان سیمای زنی در میان جمع، زنی قرار دارد که رابطه ی عاشقانه ی پنهانی اش با یک اسیر اهل شوروی، زندگی اش را همزمان تهدید و قابل تحمل می کند. همچنان که راوی با کسانی که فایفر را می شناختند، مکالمه می کند، داستان هایشان مانند جورچینی خیره کننده و با طنزی غنی در کنار هم قرار گرفته و نوید دنیای سالم تری را می دهند. به طور کلی، این اثر تلاش دارد هم با قسمتی از تاریخ روبه رو شود و هم، زیاده روی در کسب مال و منال موجود در جامعه ی معاصر را تقبیح کند.
بخشی از کتاب
"دارای یک صفت لعنتی بودم که مدت ها طول کشید تا از شرش خلاص شوم: وفاداری. واقعیت این است که دارا بودن این صفت یک نفرین ابدیست، صفتی که اصلا در خور ستایش نیست بلکه مستوجب ترحم است."