“سیمای زنی در میان جمع” شاهکار بی بدیل هاینریش بل است که برای او جایزۀ ادبی را به ارمغان آورد. در این رمان پر حجم، بل یک زن را در مرکز روایت خود قرار داده و از طریق زندگی او در زمان های مختلف از جوانی تا میانسالی، ما را به آلمان روزگار جنگ و پس از آن می برد.
بل استادانه با برش های زمانی که روش خاص او در قصه گویی است، نکبت و رذالت جنگ را به زیبایی بر ما آشکار می سازد. او استادانه از سیر زندگی نقبی بر سقوط اخلاقی و اجتماعی آدمها می زند که چگونه در شرایط دشوار در ورطۀ ویرانی در می افتند. “سیمای زنی در میان جمع” رمانی است شگفت آور، جذاب و بسیار خواندنی.
نی که در مرحلۀ اول موضوع بر سر او میگردد زنی چهل و هشت ساله و آلمانی است. بلندای قامت او یک متر و هفتاد و یک سانت است و وزنش در لباس منزل شصت و هشت کیلو و هشتصد گرم است، تقریباً سیصد چهارصد گرم کمتر از وزن ایدهآل و مطلوب میباشد.
رنگ چشمانش چیزی مابین آبی تیره و سیاه است که بیشتر به سیاهی میزند و موهای انبوه بلوند که چند تار موی سپید در آن قابل رؤیتند، موهایی که دور تا دور سرش به گونهای صاف و روشن ریخته شدهاند، این زن لنی فایز نام دارد که با نام پدری گرویتن چشم به جهان گشوده است. او سی و دو سال تمام طبیعتاً، به صورت دائم به امر عجیبی اشتغال داشت که نامش را کار میگذارند. پنج سال از آن را به عنوان فردی که دفترداری نخوانده در دفتر پدرش گذراند و بیست و هفت سال به عنوان کارگر باغبان که فن آن را نیاموخته مشغول به کار بود. از آنجایی که او تنها ملک ساختمانیاش را که خانهی اجارهای بسیار خوبی در قسمت جدید شهر بود و امروزه میتوانسته بالغ بر چهارصد هزار مارک ارزش داشته باشد نابخردانه در شرایط تورم به قیمتی بسیار نازل فروخته بود و همچنین کارش را نه به جهت مریضی و نه به دلیل پیری و سالمندی رها کرده بود، امروزه تقریباً فردی بدون تمکن مالی است. او در سال 1941 برای سه روز به همسری یک گروهبان ارتش نازی آلمان درآمده و از این جهت مبلغ کمی حق بازنشستگی بیوههای جنگی به او تعلق میگیرد، برای بهبود شرایط مالیاش به کمک هزینۀ اجتماعی نیازمند است. به نوعی میتوان گفت که اوضاع لنی در حال حاضر نه تنها فقط از جنبۀ مالی بلکه از زمانی که پسرش در زندان به سر میبرد بسیار دشوار شده است.