هرج و مرج طلب هنرمند است. مردی که بمبگذاری میکند هنرمند است. چون لحظهای عظیم را به هر چیزی ترجیح میدهد. او درک میکند که انفجار نوری درخشنده، غرش تندری تمام عیار، چه اندازه ارزشمندتر از چند تن پلیس بدقوارهی خیلی معمولی است.
در این قصهی تاریک آمیخته به طنزی ظریف؛ سونیا چطور باید با مربی رانندگی با آن صدای خشن، با تنهایی، با خواهری که حتی جواب تماسهایش را نمیدهد و ماساژوری که دم بهدم به مراقبههای وهمآلود دعوتش میکند به زندگی رونقی بدهد.
این کتاب روایتی است از لاهور تا کالیفرنیا، در نوسان از زمان گذشته و حال که شخصیتهای اصلی داستان با زبان خود از روابط و حسرتها و آرزوهایشان میگویند و حقایقی از زندگیشان را برملا میکنند.