حادثه غریبى وقتى در یکى از نواحى مسکو واقع شد و دادستان محکمه دادگسترى ناحیه محلى در نواحى سن پترزبورگ آن را براى تولستوى حکایت کرد. چگونگى آن سرگذشت طبع وقاد و ضمیر فروزان آن حکیم اخلاقى را چنان برانگیخت که آن را به صورت افسانه و رمان درآورد و به آن نام رستاخیز نهاد.
ویوین هیل دختر مردی بود که دو دوره سناتور شده و مالک بخش زیادی از اراضی کارولینای شمالی بود. دوستم ازدواج خوبی کرده بود. با خود فکر کردم اگر من هم با یک دختر پولدار ازدواج میکردم، چه حال و روزی داشتم.