«اهریمن جزیرهی متروک»، رمانی است که علاوهبر فضای رازآلودش به تیرگیهای روان انسان میپردازد و نشان میدهد که طمع آدمی میتواند او را به چه رذالتهایی وادارد.
کارلو گولدونی با شناختی که از هنر و جامعه ایتالیای قرن هجدهم داشت همزمان با خلق آثار ماندگار خود به ستیز با معیارهای تکراری و بیثمر قدیمی و برساختن معیارهای جدید پرداخت...
"لوته در وایمار" اثر توماس مان، روایتی پیچیده و تأملبرانگیز است که در آن شارلوت کستنر واقعی-الهامبخش شخصیت لوته در رنجهای ورتر جوان گوته-بیش از چهل سال پس از آن عاشقانهی کوتاه، بار دیگر به وایمار بازمیگردد. او اکنون بیوهای پخته و اندیشناک است که سفری را برای آشتی عاطفی، و شاید دریافت قدردانیای دیرهنگام از شاعر شهیر، آغاز میکند. مان در این رمان، در همتنیدگی حافظه، هنر، و تأثیرات انسانی نبوغ را با ظرافتی کمنظیر میکاود؛ اثری که هم ادای احترام است و هم نقدی پیچیده.