کتاب در بستری داستانی به دغدغههای فروغی دربارۀ سرنوشت ایران و پذیرش مسئولیت در آن برهۀ تاریخی میپردازد و از منظری شخصی تر، واقعه ای تاریخی را بررسی میکند
در این کتاب هیگ به واسطه شخصیت اصلی، نورا که دست به خودکشی می زند مسائل عمیق و مؤثر را هدف می گیرد و با گیرافتادن در حائلی میان مرگ و زندگی به درک جدیدی از مسائل می رسد.