داستان از طریق یک ماهی پیر گفته میشود که با 12000 کودک و نوه هایش صحبت میکند. او سفر یک ماهی سیاه کوچولو را توصیف میکند که امنیت برکهی محلی خود را رها میکند تا بتواند به ماجراجویی در جهان بپردازد.
کتاب «یادداشتهای کوچه و خیابان»، چنانکه اِرنو خود در پیشگفتار این کتاب توضیح میدهد، «گزارش یا تحقیقی جامعهشناختی دربارۀ جامعۀ شهری نیست، بلکه تلاشی است برای دستیابی به واقعیت یک دوره (عصر مدرنیتهای که شهری تازهساز، تصویری ژرف از آن به ما میدهد بیآنکه باعث شود به تعریفی دقیق از آن دست یابیم) از طریق ثبت لحظات گذرای زندگی روزمرۀ جمعی.»...
هوت دلش ماجراجویی میخواهد، اما اُلیو شجاعت لازم را برای کسب تجربههای جدید ندارد. اینبار نوبت هوت است که بهجای دو نفر شجاع باشد، دست اُلیو را بگیرد و به او یاد بدهد تا وقتی کنار اوست نباید از چیزی بترسد. جریان داستان هم مثل شخصیت هوت، خیالی است... داستان سفری که با بالنسواری شروع میشود و با قایقسواری در رودخانهی خروشان ادامه مییابد و با بازگشت به فضای امن خانه تمام میشود.
یک تریلر روانشناختی هوشمندانه و الهامگرفته از هیچکاک، دربارهی دو زن عادی که پس از رسیدن به آستانهی فروپاشی، پیمانی خطرناک برای گرفتن انتقام میبندند.