در اعماق موتورخانهی یک کشتی عظیم، ینک، کارگر قوی هیکل و مغروری که خود را بخشی جداییناپذیر از ماشین صنعتی میداند، به ناگاه با واقعیتی تلخ رو به رو میشود. جهانی که او در آن میزید، برایش هیچ ارزشی قائل نیست. سفر او از اعماق کشتی به زرق و برق خیابانهای نیویورک و سپس به قفس یک گوریل در باغ وحش، پرسشی بنیادین را پیش میکشد: جایگاه انسان در دنیای مدرن کجاست؟
يوجين اونیل، استاد مسلم نمایشنامهنویسی آمریکا، در «گوریل پشمالو»، داستانی را روایت میکند که نهتنها مبارزهی فرد با نظام سرمایهداری را به تصویر میکشد، بلکه در لایههای عمیقتر، هویت، بیگانگی و انسانیت را به چالش میکشد.
در سال ۱۹۲۲ یوجین اونیل نمایشنامهنویس برجستهی آمریکایی و برنده چهار جایزه پولیتزرف، یکی از پیشروترین آثار خود، «گوریل پشمالو» را نوشت. این نمایشنامه که به شیوه اکسپرسیونیستی نگاشته شده، به سرعت توجه منتقدان و مخاطبان تئاتر را به خود جلب کرد و به عنوان یکی از شاهکارهای دوران خود در به تصویر کشیدن بحران هویت انسان در عصر مدرن شناخته شد.
يوجین اونیل در گوریل پشمالو با نگاهی تیزبینانه و احساسی عمیق، بحرانهای هویتی، تنهایی و بیگانگی انسان مدرن را کاوش میکند. این اثر که از همان ابتدا با استقبال پرشور منتقدان و مخاطبان روبه رو شد، هنوز هم به عنوان آینهای از دوران صنعتی شدن و پیامدهای آن بر روح و روان بشر شناخته میشود.