کتاب پیگمالیون، نمایشنامه ای اثر جورج برنارد شاو است که عنوانش را از یک شخصیت اسطوره ای یونانی گرفته است. این نمایشنامه برای اولین بار در سال 1913 به انتشار رسید.
در مسافرخانهای دورافتاده در سرزمینی بیافق مادر و دختری زندگی میکنند که رؤیای رفتن در سر دارند. پسر خانواده پس از بیست سال دوری به سرزمینش باز میگردد که مادر و خواهرش را بازیابد و خوشبختشان کند. او را به جا نمیآورند. آلبر کامو از این «سوء تفاهم» تراژدی مدرن و تکاندهندهای میآفریند.
هرگز این تلاش فانی را برای فرزندان یا همسری انجام نمیدادم، همسری که دیگری میتواند جایگزینش شود یا فرزندی که میتوان یکی دیگرش را باردار شد اما چون پدر و مادرمان مردهاند نمیتوانستم به برادران تازهای امید داشته باشم....
نمایشنامهی مضحکهنامهی دُنکیشوت لامانچایی را خوانش یا «بازخوانی» نام نهادهایم، ازآنروی که این نمایشنامه اقتباس صِرف از رمان جاودان «سروانتس» نیست...