چشم های سگ آبی رنگ" شامل ده داستان کوتاه از نویسنده کلمبیایی، گابریل گارسیا مارکز است. "تسلیم سوم"، "دنده دیگر مرگ"، "حوا به جسم گربه اش فرو رفته است"، "غم و اندوه برای سه خوابگرد"، گفتگویی در آینه"، "چشم های سگ آبی رنگ" از جمله داستان های این مجموعه هستند. بخشی از داستان "تسلیم سوم" در زیر آمده است: «روزی كه برای اولین بار مرده بود؛ وقتی كه با دیدن یک جسد، متوجه شده بود جسد خودش است، به آن نگاه کرده و خود را لمس کرده بود و متوجه شده بود جسم ندارد، فضا ندارد، وجود ندارد. واقعا به جسد تبدیل شده بود و عبور مرگ را در جسم جوان و بیمار خودش حس می كرد. فضای خانه سخت شده بود، انگار بتون همه جا را پر كرده بود و در میان بتون، اشیاء، چنان كه در هوایی جا دارند، جای داشتند. او هم بود، به دقت در تابوتی سخت...»
گفتم: «در بیش تر شهرهای جهان، روی دیوارها آن کلمات نوشته شده اند: چشم های سگ آبی رنگ. اگر فردا آن ها را به یاد بیاورم به جستجوی تو می آیم.» بار دیگر سرش را بالا آورد. نوک روشن سیگارش در میان لب هایش می درخشید. آه کشید، با سیگارِ روشن خم شده بر چانه اش و با چشمانی نیمه بسته به خاطر آورد: «چشم های سگ آبی رنگ.»