در اين رمان كه ماجراى آن در مدرسه نظامى لئونسيو پرادو – همان مدرسه اى كه نويسنده مدتى دانشجوى آن بوده- مى گذرد، بارگاس يوسا تصويرى تحقيرآميز از نظاميان و نظاميگرى در پرو به دست مى دهد. موفقيت يوسا در این كتاب چنان است كه برخى معتقدند هيچ نويسنده اى تا آن زمان نتوانسته در اثرى رئاليستى جامعه آمريكاى لاتين را در قالب داستان به تصوير بكشد.
رمان سال های سگی به صورت مبهمی شروع به توصیف کردن زندگی تعدادی پسر در فضای خشک و جدی آسایشگاه یک مدرسه نظامی در پرو می کند.وی زندگی پسران را به تصویر می کشد و در لابه لای آن زندگی گذشته تعدادی از بچه های آسایشگاه را نیز نشان می دهد. در همه مواردی که نویسنده از گذشته فردی می گوید، ذهن خواننده بر مبنای اطلاعات یا اسامی که داده می شود ، به سادگی به سمت شخصیتی که در نظر نویسنده بوده است میرود؛ مگر در یک مورد که نویسنده راجع به زندگی گذشته فردی می گوید که تا آخرین صفحات کتاب نمی توان فهمید که او چه کسی است ، کودک آن قدر در برگه های کتاب توصیف می شود تا آخرین صفحات کتاب به دبیرستان نظام می آید؛ و در این جا تازه متوجه می شویم که او کدام یک از شخصیت های داستان است و کم کم زندگی چند نفر از بچه ها به یکدیگر مرتبط می شود…