و تصور میکنی که این وضع تا آخر همینطور باقی میماند. اما ناگهان همهچیز دوباره شروع به خشموخروش میکند، در جنگلهایی از سرخسهای بزرگ گُم میشوی یا در زمینهای بایرِ در معرض بادهای شدید میچرخی، تا اینکه کنجکاو میشوی که آیا بیخبر مردهای و به دوزخ رفتهای یا باری دیگر در جایی حتا بدتر از جای قبلی به دنیا آمده ای.