روی ساحل رودخانه، در خنکای یک شب تابستانی، دو زن زیر بارشی از نقره ی آبی فام مبارزه کردند. آن ها اصلا انتظار دیدن دوباره ی یک دیگر را در این دنیا نداشتند و در آن لحظه همه چیز برایشان بی تفاوت بود. ولی آن جا، در آن شب تابستانی، در میان سرخس های آبی رنگ با همکاری یک دیگر کار شایسته و خوبی انجام داده بودند.