مرد کمدی آینهای است که از زوایای غیرمنتظره، تصویری نامتعارف اما آشنا از زندگی به ما نشان میدهد؛ تصویری که شاید ترجیح میدادیم نبینیم، اما نمیتوانیم از آن چشم برداریم.
در حال راه رفتن در پیاده رو فردی را میبینید که کنار دیوار نشسته و مشغول تعمیر قلب و چشم و مغز انسان است. بدون ذرهای تعجب، راه خود را ادامه میدهید. کمی دورتر به کیوسک روزنامه فروشی میرسید و برای خواندن تیتر روزنامهها مقابل آن میایستید. یکی از روزنامهها در صفحه اول خود با حروفی درشت نوشته خوردن انسان حق حیوانات است. » این هم هیچ حساسیتی در شما بر نمیانگیزد...
کتاب "مثل رود که جاری است" را میتوان به عنوان یک مجموعه ادبی پندآموز که نوشتههای کوتاه و یادداشتهای روزانه کوئیلو را در خود جای داده و دنیای احساس و اندیشه او را پیش رویمان نقش میزند، مورد مطالعه قرار داد و از فلسفهی سادهی پنهان در دل کلماتش بهرهمند شد.