کتاب پیش رو دربردارندهی مجموعهای از هفت داستان کوتاه با نقشآفرینی شرلوک هولمز است. کارآگاهی نامآشنا که احتمالا مشهورترین کارآگاه داستانی تمام دوران باشد.
عناوین داستانهایی که در این کتاب جا گرفته عبارت است از:
ماجرای عینک دورطلایی، ماجرای مدرسه پرایوری، ماجراهای چارلز آگوستوس میلورتون، ماجرای پیتر سیاه، ماجرای سهچهارم گمشده، ماجرای کاخ آبی گرنج و ماجرای دومین لکه.
شرلوک و دستیارش در هریک از این داستانها با پروندهای روبهرو میشوند و برای حل معمایی درهمپیچیده تلاش میکنند. برای کارآگاه باهوشی چون شرلوک هولمز هر پروندهای بالاخره رمزگشایی میشود و هیچچیز از چشم تیزبین او دور نمیماند.
«بله قربان، با آدم زرنگ و حیلهگری روبرو هستیم.»
متوجه شدم کنجکاوی عمیقی سرتاپای هولمز را فراگرفته است؛ از هاپکینز پرسید:
«هاپکینز . . . مطمئنی این خانم ناشناس حتما از این مسیر عبور کرده؟»
«بله قربان. راه دیگری نیست.»
«یعنی از روی همین چمنهایی که عرضش از عرض یک روبان هم کمتر است!»
«بله آقای هولمز، مطمئنم.»
«پس حتما آکروباتباز ماهری بوده است. . . »