تونیو آسپیلکوئتا رؤیایی در سر دارد: سرزمینی متحد و یکپارچه، سرزمینی غرق نغمهها و ملودیها. اما کاوش بیوقفهی تونیو در ژرفای موسیقی و تاریخ، و تلاش وسواسگونهاش برای نگارش کتابی که روایتگر این رؤیا باشد، او را به ورطهای بس پیشبینیناپذیر میکشاند، به نقطهای که بازگشت از آن میسر نیست.
"زندگیهایی غیر از زندگی من" محصول ذهن سرشار امانوئل کارر نویسنده شهیر فرانسوی است که فاجعه هولناکی را بیپرده روایت میکند و از پس آن به دلداری انسانها میپردازد.
هر آدمی بعد از خواندن حتی یک صفحه از یک کتاب، دیگر آن آدم سابق نیست و طرز فکرش تغییر میکند. گر چه گاهی اوقات حواسمان از کتابها و دنیایشان پرت میشود و
داستانهایی که سامبرا مینویسد کوتاه و کم حجماند. شیوه داستاننویسی او هم همین گونه است، موجز اما صریح. ایده را یک راست روی کاغذ سرازیر میکند و حالا وظیفه خواننده است که سهمش را از این کلام موجز بردارد یا برندارد. این ویژگی در نثر او نیز بازتاب دارد. گویی خواننده رو به رویش نشسته باشد و با هم مشغول گپ و گفت باشند، بدون زبان بازی شبیه آنچه که در زبان زندگی روزمره جریان دارد.