چه اتفاقی می‌افتاد اگر خاطرات ما ناپدید می‌ شدند...

داستان قتلی در محله­ای چند فرهنگی در رُم

آیا تابه‌حال این سؤال برایتان پیش آمده که مشاورتان به چه چیزی فکر می‌کند؟

با یک بیل ضربه ای به سر مهاجم زد، همان بیلچه ای که معمولا در صندوق عقب ماشینش می گذاشت که چیزهای کف اتوبان را کنار بزند.

خانه‌ ای با اتاقی زیر شیروانی و پنجره‌ ای بلند، یک زوج سالخورده و دوست‌ داشتنی، هفت دوست صمیمی، کافه‌ای در شهر و یک «قول» هسته‌ مرکزی داستان این کتاب را شکل می‌ دهند.

در این کتاب، هر داستان مستقل از داستان دیگر درباره‌ زندگی افراد مختلف در دنیای مدرن و شهرهای مختلف ایرلند است

آلمانی ها با رفتار عجیب خود به آمریکایی ها می فهمانندکه آن ها نیز از جنگ خسته اند و می خواهند بدون خشونت و درگیری تسلیم شوند. دو گروه باهم به توافق می رسند تا در یک نیمه شب آرام صحنه اسیرگیری را اجرا کنند، اما آیا به این سادگی می توان از خشونت جنگ گریخت؟

داستان رمان در فضایی آخر الزمانی و در جهان آینده روایت می‌شود.