این داستان ماجراهای شاهزادهی بوهمیا، فلوریزل و همراه وفادارش، کلنل جرالدین، را دنبال میکند که طی ماجراجوییهای خود انجمنی مخفی از افرادی را کشف میکنند که قصد خودکشی دارند.
کودک از پدربزرگش میگوید که با او بازی میکند داستانهای بامزه تعریف میکند، چیزهای تازه به او یاد میدهد و لحظات خوش و دلنشینی برای او به یادگار میگذارد.