سِیدی ون روی کاغذ هیچ عیبونقصی ندارد؛ دانشآموز ممتاز است و همه از همکلاسیبودن با او خوشحال هستند، ولی رازش این است که اعصابخردیهایش را در پیشنویس ایمیلهایش مینویسد. بیشتر این یادداشتها خطاب به جولیوس گانگ است که همیشه انگار با او پدرکشتگی داشته. سیدی بدون نگرانی و ملاحظه ایمیلهایش را مینویسد، چون قرار نیست کسی آنها را بخواند. تا اینکه یک نفر همهی این پیشنویسها را ارسال میکند...