این رمان، که همانند برخی از آثار سیامک گلشیری، در یک شب واحد رخ میدهد، یک داستان روانشناختی از تغییر و تحول در انسان را به تصویر میکشد؛ یک تغییر چندان عمیق که میتواند به مرز جنون نزدیک شود و فرد را به انجام اعمال ترسناک و وحشتناک ترغیب کند.از ابتدا، با شخصیتها همراه میشویم و به تدریج زوایای پنهان آنها در طول رمان آشکار میشود؛ همواره احساس میکنیم که چیزی در حال وقوع است؛ این تعلیق تا انتها با ما همراه است و یک داستان ترسناک و افسونگر را به تصویر میکشد.