هنوز نمیدانم که امیر به قتل رسید یا خود خویشتن را به قتل داد و کوشش کارمندان و مأموران نیز حاصلی نداشت زیرا در بند سرگذشت وی نبودند و میکوشیدند تا پروندهاش به زودی و نیکویی مختومه شود و سرانجام دستور رسید که بشکافند آن جسم بیجان را، و سینه خواهم شرحهشرحه تا بگویم حدیث تن هزارپارهی رفیقم را، که سختدقایقی بود و طبیبان مرگ سر در اندرون وی داشتند تا پاسخ معما را بیابند و هیچ نمیدانستند که امیر آن راز به گور برده است و حتی من نیز در آن دقایق هیچ نمیدانستم که همچنان پاسخی در این سرای پلید باقی است...