کتاب برخیز ای موسی اثری خواندنی به قلم ویلیام فاکنر و ترجمهی صالح حسینی است. ویلیام فاکنر از بزرگترین نویسندگان جهان است که یک نوبل ادبیات و یک جایزهی پولیتزر در کارنامهی فعالیتهایش دارد. این نویسنده در سبکهای مختلف ادبی صاحب اثر است، اما بیشتر برای رمانها و داستانهای کوتاهش شهرت دارد.
نام کتاب برخیز ای موسی به یکی از سرودهای مذهبی سیاهپوستان اشاره دارد. این سرود شامل آرزوهای سیاهپوستان برای نجات یافتن از وضعیت موجود است. انتخاب این عنوان برای کتاب از آن جا اهمیت دارد که درونمایهی آن موضوع نژادپرستی در آمریکا و تقابل سیاهپوستان و سفیدپوستان است. علاوهبراین، این کتاب مذهبیترین کتاب فاکنر محسوب میشود. برخیز ای موسی در مرز مجموعه داستان و رمان قرار میگیرد و شامل هفت داستان به هم پیوسته است. داستانهای کتاب در عین جدا بودن با هم ارتباط دارند. همهی داستانها در یک دنیا اتفاق میافتند و شخصیتها محدود به یک داستان نیستند و ممکن است در داستانهای دیگر هم دیده شوند.
شخصیت کلیدی این کتاب اسحاق مکازلین است که فاکنر انتقادات و نظرات خود پیرامون موضوع نژادپرستی را از زبان او بیان کرده است. مکازلین در کتاب، «پدر هیچکس و عموی همگان» توصیف شده است. شخصیت او به همه نزدیک است؛ اما در واقع دیواری میان خودش و دنیای بیرون کشیده است. هفت داستان کتاب برخیز ای موسی زندگی او را از قبل از به دنیا آمدن تا پیری ترسیم میکنند. مکازلین تلاش میکند تصمیمات زندگیاش را بر پایهی عقل خودش بگیرد، نه آن چیزی که نیاکانش همیشه انجام دادهاند. او اعتقادات سفیدپوستان سنتی را به چالش میکشد و از قبول کردن حقوقی که سفیدپوستان در آن زمان مشروع میدانستند، مثل حق بردهداری، خودداری میکرد. مکازلین در این کتاب سعی میکند دنیا را به جای بهتری تبدیل کند.