بیوهمردان سیاه پس از مدتها دوری باز هم برای ضیافت ماهانه و سؤالپیچ کردن مهمانشان گرد هم آمدهاند. سؤالپیچ کردنی که همچنان از دل آن معماهای ریز و درشت بیرون میریزد...
ضیافتهای ماهانه در اتاق طبقهی بالای رستوران میلانو ادامه دارد، و همراهشان، معماها نیز؛ شش عضو خردمند باشگاه بیوهمردان سیاه با اشتهایی سیریناپذیر برای خوراک خوب و کشف توجیه وجودی مهمانانشان، هر ماه ذهنشان را با معمایی تازه به چالش میکشند.
برای جرج، پدرش چیزی بیش از یک سایه و خاطرهای محو نیست. اما یک روز مادربزرگ جرج، صفحاتی را پیدا میکند که در یک صندلی قدیمی قرمزرنگ گذاشته شده بودند. این صفحات در واقع نامهای به جرج هستند که درست قبل از مرگ پدرش نوشته شده بودند.