ساعت دو بامداد است و جک ریچر، ارتشی سابق، در قطار متروی نیویورک سیتی نشسته است.

لوگن نه‌انگشتی، جنگجوی وحشی و بدنام، سرانجام با بداقبالی روبرو می‌شود. در حالی که یک‌تنه دشمنان زیادی برای خود پدید آورده، چیزی نمانده که به یک جنگجوی مرده تبدیل شود و پشت سرش چیزی به جز ترانه‌های ناخوشایند، دوستان مرده و تعداد زیادی دشمن خوشحال باقی نگذارد....

در ارتفاع سه هزار پایی صحرای کالیفرنیا مردی را از هلیکوپتر به پایین پرت می‌کنند…

رئیس یک شرکت نظامی خصوصی در ازای پرداخت یک میلیون دلار از ریچر میخواهد...

در ایالت ایندیانای آمریکا، تک تیراندازی با شلیک شش گلوله، پنج نفر را در روز روشن به قتل می رساند و...

یک قاتل زنجیره‌ای در حال زنده زنده سوزاندن مردم در محافل سنگی ماقبل تاریخ منطقه دریاچه است. او هیچ سرنخی به جا نمی‌گذارد و پلیس درمانده است...

در سراسر کشور زنانی به دست قاتلی کشته می­‌شوند که هیچ اثری از خود به جا نمی­‌گذارد...

جک ریچر در یکی از جزایر فلوریدا به نام کی وست از گمنامی خود لذت می­‌برد که...

اگر تاکنون از خود پرسيده ايد گوی زرين چگونه پديد آمده، توپ های بازدارنده از کجا آمده اند يا چرا روی ردای بازيکنان تيم آواره ای ويگتاون تصوير ساطور به چشم می خورد بايد این کتاب را بخوانيد.