این کتاب روایتی است از لاهور تا کالیفرنیا، در نوسان از زمان گذشته و حال که شخصیتهای اصلی داستان با زبان خود از روابط و حسرتها و آرزوهایشان میگویند و حقایقی از زندگیشان را برملا میکنند.
داستان کتاب "تنگنا" روایتگر زندگی دکتر کرژنتسف است، شخصیتی که مانند هملت، با افکار درونی خود دست و پنجه نرم میکند و دیوانگی را تقلید میکند تا اهداف خود را محقق کند....
اهمیت این کتاب در تصویرسازی ظریف آن از عشق بهعنوان پناهگاه و درعینحال عذابی گریزناپذیر نهفته است. اریش ماریا رِمارک در این رمان، تسلط خود را در بازنمایی و بازنوازی حقایقی جهانشمول - گذر زمان، جستوجوی معنا و تنش ذاتی میان امید و ناامیدی – به رخ میکشد. مسیر شخصیتها، درونیاتشان، رویارویی با ترسها و تنهاییها و البته تکنیک روایی نویسنده باعث میشود کتابخوانان ارتباطی عمیق با شخصیتها و داستان برقرار کنند. ارتباطی که پس از گذرِ دههها، هنوز زنده و مرتبط باقی مانده است.