راوی تمام داستانهای دروغ خود فیشر بود. آخرین داستان دروغش هم این بود که به بازجوها گفت در ساختمانی خرابه در مسکو کلی پول پیدا کرده است. این داستان علامتی بود به مسکو که گرچه دستگیر شده، چیزی را فاش نخواهد کرد.
ایسیدرو ویدال، مردی بازنشسته و نهچندان پرشور، یک روز صبح خود و دوستانش را در میانهی جنگی غیررسمی مییابد؛ جنگی که در آن جوانها به جان پیرها افتادهاند.
نیل برتون با کاوش در ماهیت اختلالاتی همچون اسکیزوفرنی، افسردگی، اختلال دوقطبی و... به واکاوی ذهن، بدن، زبان و خلاقیت انسان میپردازد و پرسشی را که سالهاست نقل زبان همگان شده دوباره پیش میکشد: آیا رابطهای بین نبوغ و دیوانگی وجود دارد؟