دلم نمیخواست تا زمانی که زنده است دربارهاش بنویسم، اما اکنون به نظر میرسد چارهای ندارم. مرگ به هر دوی ما نزدیک میشود. نمیتوان دانست مرگ چه کسی قدمهای بلندتری برمیدارد. این کتاب احتمالا به همین دلیل کتابی خواهد شد کاملا متفاوت با آنچه قبلا تصور میکردم.
فارسیخوبودن به معنای قرارگرفتن در شبکهای از روابط با مردمانی بود که اکنون در گروههای متفاوتی دستهبندی میشوند.فارسیخویی به معنای تعلق به یک جغرافیای مشخص نبود.
آقای گایزر یک زمانی میدانست که جزر و مد چطور درست میشود، آتشفشانها، کوهها و غیره چطور شکل گرفتهاند. به جای اینها حالا میداند در تانکر شوفاژ چند لیتر سوخت جا میگیرد.
نمیخواهم فراموش کنم کیستم و چرا به اینجا آمدهام. نمیخواهم با حرفهای زیبا، با سرودهای روحانی، مرا خواب کنند. نمیخواهم احساسات خوب به من عاریه بدهند. من مهربان نیستم. من دیوم، همین و بس.
در این کتاب، شما را دعوت می کنیم به همراهی با بیست فرد ارزنده. همراهی با زندگی، تجربیات و دانش آن ها در مجموعه ای از گفتگوهای صمیمانه و باورپذیر که در کنار هم، فضایی از رشد و توسعه کسب و کار حرفه ای را خلق کنند.
«پترزبورگ» آینهای است از سن پترزبورگ اواخر قرن نوزدهم در هجمهی اختناق و بوروکراسی کشندهی تزاری، سنتهای ارتجاعی و ضدعقلانی و دستوپازدن بیهوده برای گذر به سوی توسعه.
کتاب پیش رو متنی تخصصی در فلسفهی علم است که بیش از هر چیز با دو موضوع «استقرا» و «قوانین طبیعت» گره خورده است. گرچه علم روشی یگانه ندارد، پیشرفت میکند و با آن میتوانیم به شناخت دست یابیم
این کتاب به سبک داستانهای پلیسی کلاسیک، براساس یک اتفاق واقعی نوشته است. روزهایی که آگاتا کریستی در هتل پراپالاس گذرانده، علاقهی او به استانبول، ماجرای مرد متاهلی که از عشق او دیوانه شده، حسادت، خودخواهی و یک قتل بینقص...