Close
(0) سبد خرید شما
شما هیچ موردی در سبد خرید خود ندارید
دسته بندی ها
    Filters
    امکانات
    جستجو
    نویسنده: عبدالله شایق
    مترجم: ودود مردی

    کتاب آراز (کندن گور با سوزن)

    2٬900٬000 ریال
    کتاب پیش رو به قلم نویسنده‌ای به نگارش درآمده که درون‌مایه‌ی آثار هنری‌اش را میهن‌دوستی، انقلاب، نابرابری‌های اجتماعی و طبقاتی و زندگی کارگران و زحمتکشان تشکیل می‌دهد.
    شابک: 9786222675509
    ناشر: نگاه
    وضعیت موجودی: موجود
    تاریخ تحویل: 3 تا 5 روز

    ـ ا، شیدا، تو کجا، اینجا کجا؟ راه گم کرده‌ای؟
    و چشمان آکنده از شگفتی‌اش را به او دوخت. شیدا پنداری از خواب بیدار شده باشد، چشمانش در آراز دوخته شد:
    ـ زنده باشی، آراز، عجب صدایی داری! (سپس با دقت به دخمة کوتاه و سپس به نان و پیاز داخل سفرة او نگریست. این وضعیت پنداری فرصت مناسبی را برای وارد شدن به اصل مطلب فراهم کرده باشد، شیدا آن را از کف نداد و افزود:) فقر برازندة تو نیست. تو الان باید خانة خوبی داشته باشی، هر روز در حیاط زیر سایة درخت چنار بلندی بنوازی و آواز بخوانی… خدمتکارها کباب را داغ‌داغ با سیخ بیاورند و سر سفره‌ات بگذارند… تو هم آن را با شراب قرمز نوش جان کنی. نگاه کن، به این می‌گویند زندگی. وگرنه دخمة مرغدانی‌مانند و این انجیر کال و این سفرة فقیرانه اصلا برازندة تو نیست. (شیدا با گفتن این سخنان دستش را با خودستایی به سینه‌اش کوبید و افزود:) یک نگاهی بهم بینداز، الان مثل خان زندگی می‌کنم.
    آراز با صدای کلفتی توأم با پوزخند گفت:
    ـ بنشین، بنشین، تو غصة مرا نخور، من به حرف‌های آدمی که با دست‌های لرزان سنگ و ترازو را چسبیده باشد، باور ندارم. امثال شما اگر پول روی پول نگذارید، دق‌مرگ می‌شوید.
    شیدا نشست و پرسید:
    ـ تو مرا این‌طور شناخته‌ای؟
    آراز پاسخی نداد و لبخند زد:
    ـ بگو ببینم، چه عجب از این طرف‌ها؟
    ـ عجله نکن، می‌فهمی، اما حرفات خیلی بهم برخورد. من خیلی وقت است که عطای بقالی را به لقایش بخشیده‌ام.
    ـ می‌دانم، می‌دانم!

    مشخصات محصول
    تعداد صفحه264
    نوبت چاپ1
    قطعرقعی
    نوع جلدشومیز, شومیز
    سال انتشار1403
    مشخصات محصول
    تعداد صفحه264
    نوبت چاپ1
    قطعرقعی
    نوع جلدشومیز, شومیز
    سال انتشار1403