قلبی برای محافظت کردن. قرضی برای ادا کردن. بازیای برای پیروز شدن.
دوناتلا دراگنا پس از کشیده شدن به دل دنیای جادویی کاراوال، بالأخره موفق به فرار از دست پدر شده. او خواهرش، اسکارلت را از ازدواجی که برایش رقم زده بودند، نجات داده. دو خواهر در واقع باید این پیروزی را جشن بگیرند، اما تلا هنوز آزاد نشده. مدتی قبل از سر بیچارگی با مجرمی ناشناس معاملهای کرده و چیزی را به او قول داده که تابهحال هیچکس نتوانسته به دیگری تحویل دهد. اسم واقعی ارباب کاراوال، اسطوره.
تنها راه کشف هویت واقعی اسطوره، برنده شدن در کاراول است، بنابراین تلا یک بار دیگر خودش را درگیر این مسابقهی افسانهای، وارث تشنهبهخون سلطنت، داستان عشقی محکوم به شکست و شبکهی تارهای درهمتنیدهی رازهای کسانی از جمله خواهر خودش میکند. کاراوال همیشه از بازیکنانش شجاعت، زیرکی و فداکاری را طلب کرده، اما این بار چیزهای بیشتری میخواهد. اگر تلا نتواند به قولی که داده عمل کند و اسم واقعی اسطوره را نفهمد، همهی چیزهایی را که تابهحال برایش اهمیت داشتهاند و حتی شاید جانش را از دست میدهد. اما اگر برنده شود، اسطوره و کاراوال برای همیشه نابود میشوند…
خوش آمدید، به کاراوال خوش آمدید…
بازی تازه شروع شده.