کتاب بر گام خرچنگ رمانی سیاسی ـ اجتماعی از گونتر گراس، برندهی جایزهی نوبل ادبیات 1999 است. این کتاب را حسن نقرهچی به فارسی برگردانده است. گونتر گراس از بارزترین شخصیتهای ادبیات معاصر آلمان است و کتاب طبل حلبی او در لیست آثار ادبی ماندگار قرن بیستم آکادمی نوبل قرار دارد. رمانهای گونتر گراس همواره تمی سیاسی دارند که در داستان آن معضلی اجتماعی کاوش میشود. او در خلال داستانهایش اعتراضات سیاسی خود را به ساختار سیاسی آلمان پس از جنگ جهانی دوم و تحلیلش از جامعهی فعلی بیان میکند. وی همیشه در داستانهایش از قربانیان و محرومان طرفداری میکند و دنیا را از دید آنان برای خواننده ترسیم میکند. برای کتاب بر گام خرچنگ او تمرکزش را روی کودکانی گذاشته که والدینشان به آنها بیتوجهی میکنند. گراس در این کتاب سه نسل را میکاود که هر کدام با دیگری غریبه است. این شکاف بین نسلهای مختلف جامعه درونمایهی اصلی رمان اوست. نسل جوان دغدغههای نسل والدین خود را درک نمیکنند. والدین نسل جوان که زخمخوردگان از جنگ بزرگشان کردهاند، همواره در حسرت و اضطراب به سر میبرند و نسلی که جنگ را زندگی کردهاند، گویی که هرگز جنگ را ترک نکردهاند.
خرچنگ از کنار حرکت میکند و هرگز به چیزی پشت نمیکند. گراس هم در این کتاب رویکرد مشابهی دارد. تمام زوایا را توصیف میکند و از مفهومی یا شخصی جانبداری نمیکند. او حادثهی غرق شدن کشتی ویلهلم گوستلوف را بهعنوان اصلیترین بخش داستان مینویسد و سه شخصیت اصلی، مادربزرگ، پسر و نوه را به آن مرتبط میکند. بخشی از داستان کتاب بر گام خرچنگ واقعی و بر پایهی تاریخ و بخشی برگرفته از تخیلات گراس است. او این دو بخش را به زیبایی ترکیب کرده و این کتاب خواندنی را نوشته است.