با حکیم و شاعر بزرگ شرق ناصر خسرو قبادیانی همراه شوید تا طی سفری دو هزار و دویست و بیست فرسنگی در دیدار از مکانهای عجیب و شگفتانگیز، به تماشای جهان هزار سال پیش بروید...
ترس برای من مثل عضوی از بدنم بود، مثل دست سومی که گاهی ظاهر میشد و رشد میکرد و گلویم را فشار میداد یا چشم سومی بود که یکهو باز میشد و حقایقی را نشان میداد که نباید میدیدم...