چراغهای روشن شهر تنها بخشی از وقایع و حوادثی است که بر پارهای از سرزمین مادریمان گذشته است. اگرچه همه میدانیم که هیچگاه فداکاریهای زنان و مردان در آن دوره در هیچ کتابی آنچنان که شایسته و درخور است نیامده و نخواهد آمد.
برشهایی از روایتهای طلبه ای است که با خواهرزادۀ ناتوان ذهنیاش همسفر راه کربلا میشود و این همسفر عجیب شخصیّت منحصر به فردی است که در طول سفر ماجراهایی طنزآمیزی را خلق میکند.
«برای بار آخر بخند» اثری روایی و تازه در حوزه داستان نوجوان است. اثری که با نگاهی متفاوت به زندگی یکی از جوانترین مرشدهای زورخانه به نام مرشد عباس دائم الحضور، داستانی متفاوت از او و رفیق شفیقش پهلوان سعید طوقانی را بازگو میکند.