تک تیر زدن تو شب عملیات با اون حجم آتش که تیربار داشت رو سر بچهها کار میکرد خیلی سخت بود. آقای زرین مینشست با دقت سر اسلحه رو بالا میآورد. اینکه سرش رو هم بالا میآورد تا بتونه تیرباری رو که داره شلیک میکنه ببینه کار خطرناکی بود.
از روی نور دهنه اسلحه یا با کمک نور منور جای تیربار رو پیدا میکرد. عراقیها خیلی وقتها تیربار رو میذاشتن توی سنگر طوری که فقط لوله تیربار بیرون بود. اما زرین اونقدر مهارت و دقت داشت که تیربارچیای که توی سنگر مخفی شده رو بزنه. وقتی میزد تیربار ساکت میشد و بچهها میتونستن پیشروی کنن.