طوفان های مرگبار برای نسل ها سرزمین مینا را ویران کرده است. سیل تمام روستاها را با خود می برد، در حالی که جنگ های خونین بر سر منابع معدود باقی مانده به راه افتاده است.
مراد، طلبکار سمجیست که دست از سر این خانواده برنمیدارد و وقت و بیوقت مزاحم سیدمریم میشود. کوهیار که بعد از مرگ پدرش خود را مرد خانه میداند، در تلاش است کاری کند تا پول مراد را جور کند.