مادام کاملیا داستان عشق مرد جوانى از خانواده بزرگ و اشرافى به نام «آرمان دووال» به یک زن بدنام به نام «مارگریت گوتیه» است.

آدم ها در تابستان می شکنند، فرو می ریزند، می جنگند و از نو می سازند تا زندگی دوباره ای را آغاز کنند.

رمان دروغ‌ها داستانی هیجان‌انگیز و روان‌شناسانه است که به موضوعات دروغ، خیانت و جستجوی حقیقت در روابط انسانی می‌پردازد.

شخصیت اصلی رمان، مردی سلطه پذیر و مالک یک فروشگاه دست دوم فروشی در سان فرانسیسکو است زندگی آرام و ساده او با مرگ غیر منتظره همسرش هنگام تولد فرزند اولشان زیرو رو می شود.

ژه دوهزار و سیصد و چهل و دو روز از مرگش گذشته بود که شروع به لبخند زدن کرد.