آمد و نشست توی آینهبندان چشمهای من. نه لب ساحل بودیم که نسیم بچرخد توی موهایش نه کنار شمشادها که من برایش توی دلم شاه شمشادقدان را ضرب بگیرم و نه صدای مرغهای دریایی میآمد. ما در دهان مرگ به زندگی فکر میکردیم.
اين کتاب دربردارنده 15 داستان کوتاه است و به غير از چهار داستان که پيشتر در نشريه داستان منتشر شده بودند همه آنها داستانهای جديدی هستند. داستانهای اين کتاب کاملا جدی است و فضای طنز ندارد