سلام. من آگوس پیانولا هستم، همان دوستتان که توی اتاقی پر از هیولا زندگی میکند. آن هیولاهای طفلکی را دکتر بروت بدجنس از کتاب هیولاها پرت کرده بیرون....
جوکیجان بعد از ماهها کار علمی و طاقتفرسای آقای علوم متولد میشود و با یک سکسکه حضورش را به دنیا اعلام میکند. همزمان با ظهور جوکیجان در شهر کویری و کوچک نارپ، زندگی هم آنجا عوض میشود. بهزودی ادیسون، پله و فیثاغورث شاگردان آقای علوم با جوکیجان رفاقتی به هم میزنند...
ویلیام شکسپیر با زبانِ ویژه و منحصربهفردش بیش از هر کمدینویس دیگری عشقِ رمانتیک را به سخره میگیرد و به شکلی کمدیوار با طنزی دوپهلو و نیشدار بازسازی میکند.
سلام! لابد دیگر میدانید که من آگوس پیانولا هستم و با یک عده هیولا زندگی میکنم. ما با هم خیلی خوش میگذرانیم و کلی کتاب میخوانیم و درگیر ماجراهای عجیبی میشویم که فکرش را هم نمیتوانید بکنید. درضمن، با دکتر بروتِ بدذات و دستیار کلهپوکش، نپ، هم میجنگیم!...
سلام! من آگوس پیانولا هستم و اگر احیاناً تا حالا افتخار آشنایی باهام را پیدا نکردهاید، باید خدمتتان عرض کنم که با چند تا هیولا زندگی میکنم. همهچیز داشت به خوبی و خوشی پیش میرفت، تا اینکه...