بازیهای میراث با افشاگری تکان دهندهای به پایان رسید، و حالا ایوری گرمبز، وارث جدید، باید همه اطلاعاتش را یک پارچه کند و مردی را پیدا کند که ممکن است جواب همه پرسشهایش را داشته باشد…
رمان «یکشنبههای اوت»، در فضایی تیره و مبهم، روایتی از یک رابطه چند وجهی ارائه میکند که این ویژگیها مشخصه فضای داستانی نویسنده اثر، یعنی پاتریک مودیانو است.
داستان مردی به نام خوان را روایت میکند که گرچه به دلیل لال بودن نمیتواند با اطرافیان ارتباط کلامی برقرار کند اما شش دهه از زندگی خود را با نقاشی روایت میکند
مارکوس، یک تامین کننده گوشت انسان، با این جامعه جدید درگیر شده و به خاطر ضررهای شخصی خود شکنجه می شود. مارکوس که در کارخانه فرآوری محلی کار میکند، به کشتار انسان ها میپردازد، اگرچه دیگر کسی آنها را چنین نمینامد.
بهنظرش این روزها همه عطش دانستن داشتند و میخواستند همهچیز را بدانند و احساس میکردند که میتوانند از تمام پیچیدگیها سر دربیاورند، انگار که بصیرت گوشهای به انتظارشان نشسته باشد...