داستانهایی که سامبرا مینویسد کوتاه و کم حجماند. شیوه داستاننویسی او هم همین گونه است، موجز اما صریح. ایده را یک راست روی کاغذ سرازیر میکند و حالا وظیفه خواننده است که سهمش را از این کلام موجز بردارد یا برندارد. این ویژگی در نثر او نیز بازتاب دارد. گویی خواننده رو به رویش نشسته باشد و با هم مشغول گپ و گفت باشند، بدون زبان بازی شبیه آنچه که در زبان زندگی روزمره جریان دارد.
تونیو آسپیلکوئتا رؤیایی در سر دارد: سرزمینی متحد و یکپارچه، سرزمینی غرق نغمهها و ملودیها. اما کاوش بیوقفهی تونیو در ژرفای موسیقی و تاریخ، و تلاش وسواسگونهاش برای نگارش کتابی که روایتگر این رؤیا باشد، او را به ورطهای بس پیشبینیناپذیر میکشاند، به نقطهای که بازگشت از آن میسر نیست.
اندرو، در جست و جوی آرامش و فرار از هیاهوی خستهکننده زندگی شهری به سواحل دنج و رؤیایی جنوب ایتالیا پناه میبرد. سفر او که تنها به قصد استراحتی کوتاه آغاز شده بود با دیدار کلودیو ماهیگیری خردمند و آگاه، مسیری دیگر میگیرد....
یاسر محجوب در یک عاشقانهی برعکس، مجموعهای از بهترین داستانهای کوتاه جهان را گردآوری و ترجمه کرده است. ملاک انتخاب داستانها، در عین مهم بودن، کمتر دیده شدن آنها نیز بوده است. یعنی برای نویسنده تکراری نبودن و نو بودن اثر در داخل ایران حائز اهمیت بوده است.
کتابی که اینک در دست دارید، تاریخ جهانی بدنامی، نخستین مجلد از مجموعه آثار داستانی بورخس است که با این قلم به فارسی عرضه میشود، حاصل طبعآزمایی نویسنده در اوایل دههی سی عمر و دارای انسجام رویکرد و نیز انسجام موضوعی بسیار قوی.